تفسیر علمی قرآن کریم به عنوان یک شیوه تفسیری مستقل، همواره توجه بسیاری از مفسران و پژوهشگران قرآنی؛ اعم از متقدمان و متاخران را به خود معطوف داشته است. اما آنچه در این نوع تفسیر قابل تأمل و بررسی است؛ ظهور انواع مختلفی از آسیبها است که به اعتبارهای گوناگونی چون مبنا، روش و محتوا در روند تفاسیر آیات علمی به وقوع پیوسته، ذهن مفسر و مخاطب را از معنای اصلی و مراد متکلم به دور داشته یا به نحوی از مقاصد و مدالیل آیات منحرف ساخته است. اهمّیت تشخیص آفات و آسیبهای تفسیرِ علمی، همسنگِ اهمّیت فهمِ صحیح آیاتِ هستی شناسانه است؛ مادامی که عللِ اصلی آسیبها بازکاوی نگردد و نوعِ خطا در آیات مُحرز نشود، امکانِ رفع آن خطا و درمانِ آن آفت نیز میسّر نمیگردد. از آنجا که قرآن سامانهای متقن و نظاممند است، تفسیر و فهمی نظاممند را میطلبد؛ لذا بهمنظور شناختِ این آسیبها با هدفِ تفکیکِ ملاک و معیارهای تفاسیرِ علمی از تفاسیر غیر علمی، ضرورت ایجاب میکند، به آیاتی که از نظر مفسران مصداق آیات علمی محسوب میشوند رجوع شود تا با شناسایی و بازیابی علتها و ریشهیابی عوامل آسیبزا در این تفاسیر، انواع گوناگونی از کاستیها و آفات ناشی از افراط و تفریطها، تحمیل و تطبیقها بازکاوی و معرفی گردد.